printlogo


گام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تضمینی برای توسعه اقتصاد
مجید گودرزی، کارشناس اقتصادی

اقتصاد ایران ظرفیت لازم برای جهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ را دارد. زمانی معاون وزیر امور خارجه بیل کلینتون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت: «ایران در آستانه یک جهش عظیم قرار گرفته است و باید مهار شود.» 
ایران کشوری است که یک درصد جمعیت جهان و 8 درصد ذخایر معدنی دنیا را دارد. ایران مجبور است هزینه دفاعی ۵ لایه را برای حفاظت از این منابع سرشار را بپردازد. در بعد منابع انسانی هم جهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ارزشمندی داشته است. این را رتبه ایران در المپیادهای علمی و تعداد دانش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آموختگان تحصیلات تکمیلی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید. ایران سومین کشور دارای بیشترین تعداد مهندس در جهان است. مدیریت، اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چالش کشور است. اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین بخش مفقوده در ایجاد جهش اقتصادی، «مدیریت توانمند» است. اکنون به گواه نظرسنجی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مافیایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین بخش کشور، انتخاب مدیران است. مدیران محفلی که فاقد حتی تخصص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی مثل تخصص-گرایی و تقسیم کار هستند. 
اگر موضوع مهم مدیریت و تربیت مدیر و الزام به جانشین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پروری حل شود، موضوع مهم دیگر ساختارسازی است که نتیجه انتخاب مدیران کارآمد و کاربلد است. ما اکنون فاقد ساختار مناسب و مدیران توانمند هستیم. اگر این دو چالش حل شود، مراحل زیر، جهش و رونق را تسهیل خواهد کرد و رشد اقتصادی بالای 8 درصدی دور از دسترس نیست.
1. یکی از اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین مشکلات اقتصاد ایران بحران ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزوده صفر است. اکثر سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در بازارهایی مثل طلا، ارز، مسکن سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای، سپرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بانکی، طرح‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تمام و... است که با حجم عظیم و سرسام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور، ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزوده صفر را به اقتصاد ما تحمیل کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. مردم و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران برای حفظ ارزش دارایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود مجبور به سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری در بازارهای با ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزوده صفر شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.
2. دولت باید از دستکاری و کسب درآمد از نرخ ارز دست بردارد. دستکاری عمدی نرخ ارز، صادرات را تبدیل به غارت کرده و مردم به خاطر کاهش قدرت خرید به شدت تحت فشار قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. دولت و صادرکنندگان نباید علیه مردم و کشور تبانی کنند. قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها باید تعادلی باشد و دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نباید اختیار مصادره تعادل‌های اقتصادی را داشته باشند. اقتصاد علم تعادل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است و اگر تعادل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مصادره شوند، اقتصاد رانتی شکل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. باید به سمت تعادل‌های اقتصادی داخلی، منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و جهانی حرکت کرد.
3. مسکن یک نیاز ضروری است و در بهای تمام شده اکثر کالاها و خدمات نقش دارد. اگر «قانون بهای تمام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده» تصویب و اجرا شود؛ اولا بیش از ۵۰درصد قیمت مسکن کاهش خواهد یافت، در ثانی ما برای همیشه مشکلی به نام مسکن نخواهیم داشت. 
4. بحران تورم 50درصدی باعث شده تمام فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی که کمتر از50درصد بازدهی دارند، غیراقتصادی شوند. در اثر بحران صرفه اقتصادی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران برای حفظ ارزش دارایی خود به بازارهایی روی آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند که ارزش افزوده صفر دارند. باید تمام چشمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تولید تورم و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری در تورم در اقتصاد کور شوند. بخش بزرگی از تورم خودخواسته، انتظاری و حاصل جو روانی است. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیادی در بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خصوص تورم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
5. باید استقلال بانک مرکزی به رسمیت شناخته شود. تولید نقدینگی که بیش از 90درصد آن توسط بانک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، بدترین و بزرگترین دزدی است. عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بدون هیچ فعالیتی فقط با افزایش نقدینگی، دارایی مردم و کشور را از آن خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و باعث بی‌ارزش شدن پول و ملی و تورم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.
6. تجدید ارزیابی دارایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شرکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بورسی باید قانون و الزامی شود. پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود بیش از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشور جذب بورس شود. قیمت کنونی سهام کمتر از ۱۰درصد ارزش واقعی دارایی شرکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بورسی را شامل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. اکنون تمام شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در بورس غیرواقعی است و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری خارجی در بورس به علت غیرواقعی بودن قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سهام تبدیل آن غارت سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
7. سهم نیروی کار از تولید باید به بالای ۲۵درصد برسد و سهم هزینه‌های تامین مالی باید به زیر ۷درصد برسد. اکنون اقتصاد ما به بحران هزینه فرصت مفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوارگی پایین دچار شده است. ایران دچار بدترین نوع سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری است. مشارکت در سود بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وری را بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد. نظام مالیاتی باید از اساس متحول شود و به ابزار قدرتمند هدایت اقتصاد تبدیل شود. ما اکنون در یک رویه کاملا غلط پول را معاف از مالیات کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم و از سرمایه تا جایی مالیات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیریم که دیگر صرفه اقتصادی ندارد. تعداد معافین مالیات از مشمولین بیشتر شده است.
8. بساط قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری دستوری و یارانه باید برچیده شود و صرف فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی شود. اقتصاد یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای، اقتصاد بیمار است. در حال حاضر ما سالانه ۱۶۰ هزار میلیارد تومان یارانه به قاچاقچیان سوخت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم.