بحران کمبود سنگآهن برای فولادسازان
فولادسازان که در چند سال گذشته علاوه بر چالشهای متعدد اعم از تامین برق در تابستان و گاز در زمستان مواجه بودهاند، به تازگی با کمبود سنگآهن به عنوان ماده اولیه نیز روبهرو شدهاند؛ طبق گزارش سازمان زمینشناسی کشور، مجموع ذخایر سنگآهن 3 میلیارد و 800 میلیون تن برآورد شده است. از میان این ذخایر حدود ۸۷ درصد در سه منطقه معدنی سنگان، گلگهر و منطقه مرکزی و مابقی در استانهای دیگر قرار دارند.
در عین حال، با توجه به ظرفیتهای ایجادشده در هریک از حلقههای زنجیره ارزش و هدفگذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴، کمبود سنگآهن برای واحدهای کنسانترهسازی و کمبود ظرفیت گندلهسازی برای واحدهای تولید آهناسفنجی کاملا قطعی است.
۱۴ سال با اوج بحران فاصله داریم
کیوان جعفریطهرانی، کارشناس ارشد بازار فولاد و سنگآهن به اقتصادآنلاین گفت: اوج بحران کمبود سنگآهن ۱۴ سال دیگر به وقوع خواهد پیوست، در واقع از حدود 6 الی هفت سال آینده شاهد این کاهش خواهیم بود که در سال ۱۴۱۸ به اوج خود میرسد.
وی افزود: اکتشاف سنگآهن، امری حیاتی برای تضمین آینده صنعت فولاد کشور و حفظ جایگاه ایران در بازار جهانی این محصول است و با وجود ذخایر قابل توجه سنگآهن در ایران، اکتشاف و بهرهبرداری بهینه از این منابع نیازمند سرمایهگذاری کلان است؛ اما متأسفانه، تحریمهای ظالمانه مانع بزرگی بر سر راه جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش معدن، بهویژه اکتشاف سنگآهن ایجاد کرده و این موضوع شرکتهای علاقهمند به سرمایهگذاری ازجمله شرکتهای استرالیایی که پیش از این تمایل خود را برای مشارکت در پروژههای معدنی، خصوصاً در حوزه مس در ۲۰ سال پیش نشان داده بودند را به عقبنشینی واداشته است.
جعفریطهرانی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش سازمان زمینشناسی کشور، ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن ایران حدود ۳.۵ میلیارد تن برآورد میشود. این ذخایر عمدتاً از نوع مگنتیت هستند و سهم هماتیت در آنها بسیار ناچیز است. علت این امر آن است که هماتیت به ندرت در صنعت فولاد کاربرد دارد.
وی ادامه داد: از این کانی فقط در مواردی خاص و با عیار بالا بهطور شارژ مستقیم کوره بلند استفاده میشود. در این موارد البته راهکارهای متعددی ازجمله روشهای تشویه وجود دارد که هماتیت میتواند به مگنتیت تبدیل شود که جدیدترین تکنولوژی نسل پنجم تشویه HMPT نام دارد. در این روش هماتیت، فرآوری شده و به مگنتیت پایدار تبدیل شده و سپس به کنسانتره تبدیل میشود تا برای صنعت فولاد قابل استفاده شود.
جعفریطهرانی افزود: در حالی که ایران با کمبود سنگآهن در آینده روبهرو خواهد شد، استراتژیهایی وجود دارد که میتوان از طریق آنها این چالش را به فرصتی برای نوآوری و سرمایهگذاری تبدیل کرد. یکی از این راهکارها، بهرهبرداری از ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن هماتیت کشور است که حدود یک میلیارد تن برآورد میشود. با استفاده از این ذخایر میتوان کمبود سنگآهن را به تعویق انداخت و زمان بیشتری برای یافتن راهحلهای پایدارتر به دست آورد.
این کارشناس ارشد بازار بینالمللی فولاد گفت: براساس تخمینها، بهرهبرداری از ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن هماتیت کشور میتواند روند بحران کمبود سنگآهن را تا 7 سال به تعویق بیندازد. یعنی زمان اوجگیری بحران کمبود سنگآهن با استفاده از این ذخایر، از سال ۱۴۱۸ به ۱۴۲۵ به تعویق خواهد افتاد و فرصت ارزشمندی است که میتوان از آن برای سرمایهگذاری در اکتشاف معادن جدید، توسعه فناوریهای فرآوری سنگآهن و ارتقای زیرساختهای حملونقل استفاده کرد.
جعفریطهرانی افزود: حجم باطلههای معادن بزرگی مانند چادرملو، سنگآهن مرکزی (بافق یا چغارت)، گلگهر و معدن ایمیدرو سنگان به ۲۵۰ میلیون تن میرسد؛ این باطلهها که عمدتا از جنس هماتیت هستند، میتوانند با فرآوری و تبدیل به مگنتیت، در پروژههای فولادی مورد استفاده قرار گیرند و در صورت فرآوری این باطلهها و افزودن آنها به ذخایر هماتیت کشور، حدود ۱.۲۵ میلیارد تن به ذخایر سنگآهن کشور اضافه خواهد شد.
وی افزود: دیگر مزیت فرآوری باطلههای معدنی این است که نیاز به خردایش، دانهبندی و میکرونیزه شدن ندارند و حداقل تنی چند صد هزار تومان هزینه بالاسری کمتری نسبت به ماده معدنی درجا دارند. از طرف دیگر با برداشت و استفاده از این باطلهها، مسائل زیستمحیطی متعددی که در نواحی انباشت آنها وجود دارد، نیز مرتفع میشود.
ایران و سنگآهن افغانستان
این تحلیلگر ارشد صنعت فولاد با عنوان اینکه ایران تاکنون سابقه واردات سنگآهن از افغانستان را نداشته است، افزود: از سال ۲۰۱۲ میلادی، ایران به معادن افغانستان به عنوان منبع بالقوه تامین سنگآهن، نگاه مثبتی داشته است و در مناقصه مربوط به استخراج معدن حاجیگک، دو شرکت ایرانی حضور داشتند که مورد تایید قرار نگرفتند. با این حال، با توجه به شرایط موجود، ازجمله تسلط کشورهای دیگر بر معادن افغانستان و موانع قانونی و سیاسی، احتمال اینکه ایران بتواند در حجم وسیع از سنگآهن افغانستان استفاده کند، بعید به نظر میرسد.
وی تصریح کرد: مراکش در شمال غرب آفریقا، به دلیل ذخایر مناسب سنگآهن مگنتیت میتواند منبع جایگزینی باشد، اما به دلیل نبود روابط سیاسی موثر، امکان استفاده از این منبع وجود ندارد. معادن سنگآهن در آفریقای غربی به ویژه گینه، برزیل و استرالیا نیز به دلیل مسافت زیاد و عدم امکان پهلوگیری کشتیهای بزرگ در بنادر ایران صرفه اقتصادی ندارند.
این فعال حوزه معدن گفت: از چالشهای اصلی زنجیره فولاد، حجم بالای گندله تولیدی و کمبود شدید سنگآهن است که تا چندسال آینده به اوج خود خواهد رسید. بنابراین جهت جلوگیری و به تعویق انداختن این موضوع باید برخی اقدامات شامل افزایش تولید کنسانتره جهت تامین نیاز داخل، اکتشافات جدید سنگآهن، فرآوری باطله معادن بزرگ و اجرای پروژههای فراسرزمینی در کشورهای دیگر انجام شود تا بتوان صنعت فولاد را از این بحران نجات داد.
راه حل اصلی رفع بحران
نیما شهبازی، مدیر کنترل طرحها و پروژههای شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات نیز به اقتصاد آنلاین گفت: اصلیترین مصرف کننده سنگآهن، صنعت فولاد است و میتوان گفت تقریبا ۹۸ درصد سنگآهن استخراج شده در سطح جهان در صنعت فولاد استفاده میشود.
وی افزود: استرالیا، برزیل و روسیه بیشترین محتوای آهن در ذخایر را دارند و ایران با داشتن بیش از ۵ میلیارد تن ذخیره زمینشناسی و ۳.8 میلیارد تن ذخیره قطعی در رتبه ۱۲ جهان قرار دارد.
شهبازی ادامه داد: در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۹۰ میلیون تن سنگآهن استخراجی داشتیم که تقریبا مشابه سال گذشته بود، اما برای استفاده حداکثری از ظرفیت خطوط تولید زنجیره فولاد، حدود ۳۰ میلیون تن کسری سنگآهن داریم.
مدیر کنترل طرحها و پروژههای شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات درخصوص اهمیت سرمایهگذاری در زمینه اکتشافات گفت: اصلیترین راهحل برای حل بحران سنگآهن، انجام اکتشافات است که نیاز به سرمایهگذاریهای کلان و پرریسک دارد و باید با برنامهریزی اصولی به این موضوع پرداخت. مدیران شرکتهای فعال در زنجیره فولاد موظف هستند تا در کوتاهمدت بازدهی مناسبی از عملکرد را به سهامداران و ذینفعان ارائه دهند. البته چه بسا فشارهایی از این جنس باعث میشود نتوانند سرمایهگذاری درست و بلندمدت در زمینه اکتشافات داشته باشند که شرکتها باید این موضوع را مدیریت کنند.
وی ادامه داد: با حمایت دولت در حلقههای اولیه اکتشافات میتوانیم شاهد عملیاتهای موفقی در این خصوص باشیم که ارزش افزوده زیادی به همراه خواهد داشت.
این کارشناس حوزه معدن تصریح کرد: کشور ما در مقایسه با کشورهای معدنخیز از نظر کمیت فعالیتهای اکتشافی (متراژ حفاری) وضعیت مطلوبی ندارد، به عنوان مثال استرالیا تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۱ میلیون متر حفاری اکتشافی انجام داده است، در حالی که که در ایران طی سالهای ۱۴۰۲ حدود ۵۵۶ هزار متر حفاری اکتشافی انجام دادیم که رقم بسیار ناچیزی است.
شهبازی اظهار داشت: علاوه بر لزوم سرمایهگذاری در زمینه حفاری اکتشافی که باید به صورت جدی دنبال شود، لازم است فضای مناسبی برای واردات سنگآهن و توسعه زیرساختهای لازم در این خصوص نیز فراهم شود تا بتوانیم با انجام فرآیندهای تکمیلی، زنجیره را به صورت کامل و متوازن فعال کنیم.
وی یادآور شد: نبود زیرساختهای مناسب ریلی، جادهای و بنادر جهت واردات سنگآهن و در مقابل آن جابهجایی و صادرات محصولات تولیدی به کشورهای منطقه از دیگر چالشهای اساسی آینده صنعت فولاد ایران خواهد بود. بنابراین اگر میخواهیم صنعت فولاد کشور ماندگار باشد، باید به صورت اصولی به اکتشاف و بهرهبرداری از معادن و توسعه بخش زیرساخت بپردازیم و از ظرفیتهای موجود و واقعی استفاده کنیم.
در عین حال، با توجه به ظرفیتهای ایجادشده در هریک از حلقههای زنجیره ارزش و هدفگذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴، کمبود سنگآهن برای واحدهای کنسانترهسازی و کمبود ظرفیت گندلهسازی برای واحدهای تولید آهناسفنجی کاملا قطعی است.
۱۴ سال با اوج بحران فاصله داریم
کیوان جعفریطهرانی، کارشناس ارشد بازار فولاد و سنگآهن به اقتصادآنلاین گفت: اوج بحران کمبود سنگآهن ۱۴ سال دیگر به وقوع خواهد پیوست، در واقع از حدود 6 الی هفت سال آینده شاهد این کاهش خواهیم بود که در سال ۱۴۱۸ به اوج خود میرسد.
وی افزود: اکتشاف سنگآهن، امری حیاتی برای تضمین آینده صنعت فولاد کشور و حفظ جایگاه ایران در بازار جهانی این محصول است و با وجود ذخایر قابل توجه سنگآهن در ایران، اکتشاف و بهرهبرداری بهینه از این منابع نیازمند سرمایهگذاری کلان است؛ اما متأسفانه، تحریمهای ظالمانه مانع بزرگی بر سر راه جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش معدن، بهویژه اکتشاف سنگآهن ایجاد کرده و این موضوع شرکتهای علاقهمند به سرمایهگذاری ازجمله شرکتهای استرالیایی که پیش از این تمایل خود را برای مشارکت در پروژههای معدنی، خصوصاً در حوزه مس در ۲۰ سال پیش نشان داده بودند را به عقبنشینی واداشته است.
جعفریطهرانی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش سازمان زمینشناسی کشور، ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن ایران حدود ۳.۵ میلیارد تن برآورد میشود. این ذخایر عمدتاً از نوع مگنتیت هستند و سهم هماتیت در آنها بسیار ناچیز است. علت این امر آن است که هماتیت به ندرت در صنعت فولاد کاربرد دارد.
وی ادامه داد: از این کانی فقط در مواردی خاص و با عیار بالا بهطور شارژ مستقیم کوره بلند استفاده میشود. در این موارد البته راهکارهای متعددی ازجمله روشهای تشویه وجود دارد که هماتیت میتواند به مگنتیت تبدیل شود که جدیدترین تکنولوژی نسل پنجم تشویه HMPT نام دارد. در این روش هماتیت، فرآوری شده و به مگنتیت پایدار تبدیل شده و سپس به کنسانتره تبدیل میشود تا برای صنعت فولاد قابل استفاده شود.
جعفریطهرانی افزود: در حالی که ایران با کمبود سنگآهن در آینده روبهرو خواهد شد، استراتژیهایی وجود دارد که میتوان از طریق آنها این چالش را به فرصتی برای نوآوری و سرمایهگذاری تبدیل کرد. یکی از این راهکارها، بهرهبرداری از ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن هماتیت کشور است که حدود یک میلیارد تن برآورد میشود. با استفاده از این ذخایر میتوان کمبود سنگآهن را به تعویق انداخت و زمان بیشتری برای یافتن راهحلهای پایدارتر به دست آورد.
این کارشناس ارشد بازار بینالمللی فولاد گفت: براساس تخمینها، بهرهبرداری از ذخایر قطعی و احتمالی سنگآهن هماتیت کشور میتواند روند بحران کمبود سنگآهن را تا 7 سال به تعویق بیندازد. یعنی زمان اوجگیری بحران کمبود سنگآهن با استفاده از این ذخایر، از سال ۱۴۱۸ به ۱۴۲۵ به تعویق خواهد افتاد و فرصت ارزشمندی است که میتوان از آن برای سرمایهگذاری در اکتشاف معادن جدید، توسعه فناوریهای فرآوری سنگآهن و ارتقای زیرساختهای حملونقل استفاده کرد.
جعفریطهرانی افزود: حجم باطلههای معادن بزرگی مانند چادرملو، سنگآهن مرکزی (بافق یا چغارت)، گلگهر و معدن ایمیدرو سنگان به ۲۵۰ میلیون تن میرسد؛ این باطلهها که عمدتا از جنس هماتیت هستند، میتوانند با فرآوری و تبدیل به مگنتیت، در پروژههای فولادی مورد استفاده قرار گیرند و در صورت فرآوری این باطلهها و افزودن آنها به ذخایر هماتیت کشور، حدود ۱.۲۵ میلیارد تن به ذخایر سنگآهن کشور اضافه خواهد شد.
وی افزود: دیگر مزیت فرآوری باطلههای معدنی این است که نیاز به خردایش، دانهبندی و میکرونیزه شدن ندارند و حداقل تنی چند صد هزار تومان هزینه بالاسری کمتری نسبت به ماده معدنی درجا دارند. از طرف دیگر با برداشت و استفاده از این باطلهها، مسائل زیستمحیطی متعددی که در نواحی انباشت آنها وجود دارد، نیز مرتفع میشود.
ایران و سنگآهن افغانستان
این تحلیلگر ارشد صنعت فولاد با عنوان اینکه ایران تاکنون سابقه واردات سنگآهن از افغانستان را نداشته است، افزود: از سال ۲۰۱۲ میلادی، ایران به معادن افغانستان به عنوان منبع بالقوه تامین سنگآهن، نگاه مثبتی داشته است و در مناقصه مربوط به استخراج معدن حاجیگک، دو شرکت ایرانی حضور داشتند که مورد تایید قرار نگرفتند. با این حال، با توجه به شرایط موجود، ازجمله تسلط کشورهای دیگر بر معادن افغانستان و موانع قانونی و سیاسی، احتمال اینکه ایران بتواند در حجم وسیع از سنگآهن افغانستان استفاده کند، بعید به نظر میرسد.
وی تصریح کرد: مراکش در شمال غرب آفریقا، به دلیل ذخایر مناسب سنگآهن مگنتیت میتواند منبع جایگزینی باشد، اما به دلیل نبود روابط سیاسی موثر، امکان استفاده از این منبع وجود ندارد. معادن سنگآهن در آفریقای غربی به ویژه گینه، برزیل و استرالیا نیز به دلیل مسافت زیاد و عدم امکان پهلوگیری کشتیهای بزرگ در بنادر ایران صرفه اقتصادی ندارند.
این فعال حوزه معدن گفت: از چالشهای اصلی زنجیره فولاد، حجم بالای گندله تولیدی و کمبود شدید سنگآهن است که تا چندسال آینده به اوج خود خواهد رسید. بنابراین جهت جلوگیری و به تعویق انداختن این موضوع باید برخی اقدامات شامل افزایش تولید کنسانتره جهت تامین نیاز داخل، اکتشافات جدید سنگآهن، فرآوری باطله معادن بزرگ و اجرای پروژههای فراسرزمینی در کشورهای دیگر انجام شود تا بتوان صنعت فولاد را از این بحران نجات داد.
راه حل اصلی رفع بحران
نیما شهبازی، مدیر کنترل طرحها و پروژههای شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات نیز به اقتصاد آنلاین گفت: اصلیترین مصرف کننده سنگآهن، صنعت فولاد است و میتوان گفت تقریبا ۹۸ درصد سنگآهن استخراج شده در سطح جهان در صنعت فولاد استفاده میشود.
وی افزود: استرالیا، برزیل و روسیه بیشترین محتوای آهن در ذخایر را دارند و ایران با داشتن بیش از ۵ میلیارد تن ذخیره زمینشناسی و ۳.8 میلیارد تن ذخیره قطعی در رتبه ۱۲ جهان قرار دارد.
شهبازی ادامه داد: در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۹۰ میلیون تن سنگآهن استخراجی داشتیم که تقریبا مشابه سال گذشته بود، اما برای استفاده حداکثری از ظرفیت خطوط تولید زنجیره فولاد، حدود ۳۰ میلیون تن کسری سنگآهن داریم.
مدیر کنترل طرحها و پروژههای شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات درخصوص اهمیت سرمایهگذاری در زمینه اکتشافات گفت: اصلیترین راهحل برای حل بحران سنگآهن، انجام اکتشافات است که نیاز به سرمایهگذاریهای کلان و پرریسک دارد و باید با برنامهریزی اصولی به این موضوع پرداخت. مدیران شرکتهای فعال در زنجیره فولاد موظف هستند تا در کوتاهمدت بازدهی مناسبی از عملکرد را به سهامداران و ذینفعان ارائه دهند. البته چه بسا فشارهایی از این جنس باعث میشود نتوانند سرمایهگذاری درست و بلندمدت در زمینه اکتشافات داشته باشند که شرکتها باید این موضوع را مدیریت کنند.
وی ادامه داد: با حمایت دولت در حلقههای اولیه اکتشافات میتوانیم شاهد عملیاتهای موفقی در این خصوص باشیم که ارزش افزوده زیادی به همراه خواهد داشت.
این کارشناس حوزه معدن تصریح کرد: کشور ما در مقایسه با کشورهای معدنخیز از نظر کمیت فعالیتهای اکتشافی (متراژ حفاری) وضعیت مطلوبی ندارد، به عنوان مثال استرالیا تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۱ میلیون متر حفاری اکتشافی انجام داده است، در حالی که که در ایران طی سالهای ۱۴۰۲ حدود ۵۵۶ هزار متر حفاری اکتشافی انجام دادیم که رقم بسیار ناچیزی است.
شهبازی اظهار داشت: علاوه بر لزوم سرمایهگذاری در زمینه حفاری اکتشافی که باید به صورت جدی دنبال شود، لازم است فضای مناسبی برای واردات سنگآهن و توسعه زیرساختهای لازم در این خصوص نیز فراهم شود تا بتوانیم با انجام فرآیندهای تکمیلی، زنجیره را به صورت کامل و متوازن فعال کنیم.
وی یادآور شد: نبود زیرساختهای مناسب ریلی، جادهای و بنادر جهت واردات سنگآهن و در مقابل آن جابهجایی و صادرات محصولات تولیدی به کشورهای منطقه از دیگر چالشهای اساسی آینده صنعت فولاد ایران خواهد بود. بنابراین اگر میخواهیم صنعت فولاد کشور ماندگار باشد، باید به صورت اصولی به اکتشاف و بهرهبرداری از معادن و توسعه بخش زیرساخت بپردازیم و از ظرفیتهای موجود و واقعی استفاده کنیم.