بی‌اعتمادی به بورس از کجا آب می‌خورد؟

بی‌اعتمادی به بورس از کجا آب می‌خورد؟

بی‌اعتمادی به بازارسرمایه به عواملی نظیر نبود شفافیت، عدم ثبات سیاست‌گذاری‌ها و قیمت‌گذاری دستوری برمی‌گردد و از آنجایی که بازار سرمایه در اولویت سیاست گذاری‌های دولت نیست بنابراین نمی‌توان انتظار داشت در کوتاه مدت بورس رشد کند بلکه با فضای بی‌اعتمادی که حاکم است مدام شاهد خروج سرمایه هستیم. به طوری که در حال حاضر بورس از کمبود نقدینگی رنج می‌برد. با وجودی که کارشناسان بارها نسبت به بی‌اعتمادی مردم به بازار هشدار دادند و حتی در نامه ای اعلام کردند این ریزش دلیل روشنی ندارد و اگر دستگاه قضا قصد ورود به این موضوع را دارد بهتراست به منشا بی‌اعتمادی مردم به بورس بپردازد. باز هم هیچ اقدامی‌از سوی دولت انجام نشده است. روزنامه «خانمان» در شماره امروز به بررسی دلایل بی‌اعتمادی سهامداران به بازارسرمایه پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

 ارکان بی‌اعتمادی به بورس 
حسن رضایی‌پور، کارشناس بازار سرمایه به صدای بورس گفت: نباید تنها بازار سرمایه را مقصر اصلی بی‌اعتمادی مردم به بورس دانست بلکه عوامل بسیاری در این زمینه از جمله دخالت‌های دولت در اقتصاد ، موثربوده است.
وی در واکنش به سخنان رئیس قوه قضاییه، درباره این که سهامداران و مردم دیگر به بورس اعتماد ندارند، گفت:باید توجه داشت منظور از اعتماد از دسته مردم به بازار سرمایه کدام گروه از سهامداران است چرا که در حال حاضر سهامداران به چند دسته و گروه تقسیم می‌شوند.
رضایی پور ادامه داد: گروهی از سهامداران کسانی هستند که کد بورسی دارند که بخش قابل توجهی از آنها مربوط به سهام عدالت است و همچنان با اتفاق‌های سال ۹۹ بلاتکلیف مانده و ارتباطی هم به بازار سرمایه ندارد و شاید بتوان گفت بخشی از بی‌اعتمادی به این بازار را ایجاد کرده است.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: گروه دیگر از سهامداران کسانی هستند که در عرضه‌های پالایشگاه‌ها و بانک‌ها با نمادهای دارا و پالایش مشارکت دارند و سهام آنها براساس قیمتی که عرضه شده مورد معامله قرار گرفته و حمایتی از سهم نشده و بازارسرمایه در این مسیر دخالتی نداشته است.
رضایی پور دستکاری در قیمت‌ها و قیمت‌گذاری دستوری برای برخی صنایع را از دیگر عوامل بی‌اعتمادی مردم به بازار سرمایه دانست و افزود: به طور یقین زمانی که قیمت‌گذاری‌ها به صورت دستوری انجام شود صنایع بورسی را تحت تاثیر قرار داده که در این بین مقصر اصلی وزارت صمت به ویژه دولت است.
وی به تغییر مداوم قیمت نرخ خوراک اشاره کرد و اظهارداشت: از ابتدای سال تا کنون نرخ خوراک دست خوش تغییرات بسیاری شد که این مسئله ارتباطی به بازار سرمایه ندارد چرا که نرخ‌ها در دولت تعیین می‌شود . آنچه که رییس قوه قضاییه در مورد آن بیان کردند شاید این مسائل را بصورت جمع و کلی دیدند و به نوعی این را به بازار سرمایه ربط داده اند . اگر دقیق تر این موضوع مورد بررسی قرار گیرد در بی‌اعتمادی سهامداران و مردم مقصر اصلی دولت و زیر مجموعه‌های آن است نه بازار سرمایه.

 مقصر بی‌اعتمادی دولت است
مدیرعامل کارگزاری سهم آشنا با تاکید براینکه مقصر بی‌اعتمادی مردم به بورس دولت است، گفت: نبود شفافیت، برنامه ریزی ، کسری بودجه و بسیاری موارد دیگر که بازار سرمایه را به نوعی تحت فشار قرار داده باعث شده است تا بازار سرمایه مقصر بی‌اعتمادی مردم به این بازار شناخته شود.
رضایی پورتصریح کرد: فرض برآن که مقصر اصلی بی‌اعتمادی مردم به بورس بازار سرمایه است، این موضوع باید با راهکارهای کارشناسی و علمی‌حل شود، اگر نظرات کارشناسان این بازار را در ماه‌های گذشته رصد کنیم مشاهده خواهیم کرد که هشدارها درباره بی‌اعتمادی مردم به بورس داده شده بود اما هیچ یک از نهاد‌ها و ارگان‌های مرتبط به این هشدارها توجهی نکردند. به طوری که در ریزش سنگین بازار در اردیبهشت ماه امسال جمعی از تحلیلگران و کارشناسان بازار سرمایه نامه‌ای را منتشر کردند که در آن« اعلام شد که این ریزش دلیل روشنی ندارد و باید بررسی شود.اگر دستگاه قضا قصد ورود به این موضوع دارد بهتراست به منشا بی‌اعتمادی مردم به بورس بپردازد» .
وی ادامه داد: باید منشا بی‌اعتمادی مردم به بازار سرمایه مورد هدف قراردهد و نباید تنها با مقصر دانستن بازار سرمایه بی‌اعتمادی مردم و سهامداران به این بازار را گسترش داد.
این کارشناس بازار سرمایه به اظهار نظرهای برخی در ماه‌های گذشته که بازار روند خوبی و معتقد بودند اعتماد به بورس بازگشته است اشاره کرد و افزود: موضوع اعتماد نیست باید توجه داشت کسانی که به سمت بورس می‌روند را باید به چند دسته تقسیم کرد، دسته اول سرمایه‌گذاران و مشارکت‌کنندگان حرفه‌ای که هیچ وقت از این بازار خارج نمی‌شوند و براساس اعداد و متغیر‌ها معاملات خود را انجام می‌دهند و طبیعی است که ریسک را هم اندازه گیری می‌کنند بخش قابل توجهی از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای در این بازار هستند که هرگز از این بازار نمی‌توانند خارج شوند آن هم به دلیل این است که کسب و کار اصلی شان این بازار است . در این دسته شرکت‌های دولتی و شرکت‌ها حقوقی بزرگ مثل بیمه‌ها و بانک‌ها هم حضور دارند.
وی ادامه داد: دسته دوم افرادی هستند که به عنوان کوچ‌نشین شناخته می‌شوند این افراد نقدینگی بالایی در اختیار دارند که بازار سرمایه را مثل بازار طلا، ارز ، خودرو و مسکن می‌بینند و هرجایی که احساس می‌کنند سود بیشتری می‌توانند بدست آورند به سمت آن بازار حرکت می‌کنند در این حالت وقتی بازار سرمایه دچار رکود می‌شود نقدینگی خود را از بازار خارج و به بازار‌های موازی منتقل می‌کنند که این خود باعث ایجاد تورم خواهد شد.
رضایی پور گفت: دسته سوم مردم عادی هستند کسانی که پس اندازهای سنتی دارند. اتفاقی که در سال ۹۹ رخ داد به دلیل نبود اطلاع رسانی کافی از سوی دولت برای سرمایه‌گذاری در بورس و نبود شرایط کافی برای حجم بالای پذیرش در این بازار باعث به وجود آمدن مشکلاتی شد که متضرر اصلی آن مردم بودند اما اکنون تمامی‌آن شرایط برطرف شده و بازار‌های مالی متنوع در بازار راه اندازی شده است که از آن جمله می‌توان به صندوق‌های درآمد ثابت، صندوق‌های سهامی‌ و اهرمی ‌برای انواع سلیقه‌ها اشاره کرد و همچنین زیر ساخت‌های نرم افزاری کاملا مهیا است ومی‌توان گفت آمادگی کافی و لازم برای پذیرش و جوابگویی به این دسته از مردم برای ورود به بازار وجود دارد .

 متغیرهای تاثیر گذار بر اعتماد به بورس
این کارشناس بازار سرمایه افزود:‌ باید تاکید کرد آن بی‌اعتمادی که از نظر کارشناسان بازار سرمایه متغیر‌های اقتصادی بوده که در بازار قابل اندازه گیری هستند، نظیر سود آوری شرکت‌ها نسبت به سال ۹۹ به نصف یا در برخی از نماد‌ها به یک سوم و همچنین ارزش بازار ، ارزش ارزی و دلاری بازار به روزهای قبل از سال ۹۸و۹۷ رسیده است با این اندازه‌ها سرمایه‌گذاران حرفه ای یا آن دسته میانی که به دنبال بازار‌های مختلف هستند به اعداد و ارقام اعتماد می‌کنند نه به کلیت بازار، اما برای دسته سوم که همان مردم عادی با پس انداز سنتی هستند، شرایط هنوز برای آنها فراهم نشدهاست.
رضایی پور اظهارداشت : شرایط چطور فراهم می‌شود این که عنوان‌های پالایش یا دارایی که عرضه شد به قیمت واقعی برسد وشرکت‌ها و صنایع که در بورس قرار دارند دولت دست از قیمت‌گذاری دستوری بردارد وشرایطی را فراهم کند که شرکت‌ها با یکدیگر رقابت کنند. 
هرزمان شرایط فراهم شد بی‌اعتمادی دسته سوم هم رفع می‌شود و آنها هم قصد ورود به بازار را خواهند داشت و بجای سپرده‌گذاری در بانک‌ها و کمک به رشد نقدینگی می‌توانند در این بازار حضور داشته باشند و سرمایه‌های مولد به سمت تولید هدایت شود و در آن صورت است که می‌توان نقدینگی و تورم را نیزکنترل کرد .
وی گفت: شرایط بازار سرمایه در حال حاضر در وضعیت مناسبی قرار دارد و در برخی از سهم‌ها شاهد سود آوری هستیم و می‌توان اعتماد را دوباره به بازار بازکرداند.

 بورس در اولویت سیاست‌گذاری دولت نیست
سعید اسلامی‌بیدگلی، تحلیلگر بازارسرمایه با بیان اینکه اعتماد از بازار سرمایه رخت بر بسته است به صدای بورس گفت: بازار سرمایه در اولویت سیاست‌گذاری دولت نیست، برهمین اساس نمی‌توان روند صعوی ازبورس را درکوتاه مدت انتظار داشت. همچنین اکنون مسئله کلیدی این است که در سطح اقتصادکلان باید اعتماد به بازار تزریق شود و دید بلند مدتی در بازار سهام بکار گرفته شود.
وی اظهارکرد: آنچه که در بازار سرمایه اتفاق افتاده این است که اعتماد از این بازار رخت بر بسته و ورود نقدینگی با یکسری از چالش‌های بسیار جدی مواجه شده است ، یعنی سرمایه‌گذاران اعتمادی بر سیاست‌گذاری‌های کلان دولت ندارند.
وی افزود: ضمن اینکه سیاست‌گذاری و اجرای سیاست‌هایی که در بلند مدت چشم انداز خوبی برای اقتصاد ایران درست کند، دیده نمی‌شود. اکنون در طی چندین ماه گذشته ما شاهد خروج سرمایه از بازار بورس هستیم. راهکار برگشتن اعتماد به بازارسرمایه اخذ تصمیماتی به نفع صنایع و شرکت‌های بورسی است.
دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران اظهارداشت: باید اعتماد به بازار برگردد و کارایی اطلاعاتی بازار افزایش پیدا کند. اگر بازار در یک سطح مناسب کارایی باشد حتما سرمایه‌گذاران بین گزینه‌های متعددی که دارند بورس را برای سرمایه‌گذاری انتخاب خواهند کرد.
وی با اشاره به اینکه باید تصویر روشنی از آینده جایگاه اقتصاد در نظام اقتصاد بین الملل ارائه شود و به سمت آن حرکت کند، گفت: مفهوم این امر آن است که دولت اعلام کند که می‌خواهد در مسیر پیشرفت اقتصادی قرار بگیرد و برنامه‌هایش در راستای سیاست‌های بین المللی چیست. البته این امر بستگی به عواملی نظیر شرایط داخلی و بیرونی در رسیدن به این اهداف تاثیرگذار دارد. همه این عوامل بیانگر است که دولت ریسک‌هایی که از سمت سیاست‌گذار به بازار تحمیل می‌شود را کاهش دهد.
این تحلیلگر بازارسرمایه تصریح کرد: اگر سطح ریسک سرمایه‌گذاری تغییر سطح ندهد و وضعیت سیاسی و بین‌المللی ایران تغییرات گسترده‌ای نکند و در همین سطوح حرکت کند، به طوری یقین سهام بسیار زیادی در بازارسرمایه وجود دارد که ارزش خرید و نگهداری را دارد. اما این اختیار سرمایه‌گذار است که در یک شرایط تورمی ‌سهمی‌ را خریداری یا در بازارهای دیگر سرمایه‌گذاری کند اما تجربه نشان داده است کسانی که از بازار خارج می‌شوند گاها لحظات کلیدی را از دست می‌دهند .
اسلامی‌بیگدلی گفت: ایران مدت‌هاست که دچار چالش‌های بین الملل است و ما عادت کردیم به نوساناتی در این ریسک‌ها اما تغییر سطح ریسک به این معنی است که ما از این سطح تغییر کنیم مثلا درگیر یک درگیری جدی در منطقه شویم یا یک چالش جدی در سطح بین الملل برای کشور ایجاد شود این سطح ریسک را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که ممکن است حتی ارزش ارز افزایش پیدا کند ولی آنقدر ریسک برای سرمایه‌گذار زیاد شده که ممکن است ارزش دارایی‌ها کاهش هم پیدا کند البته که ما امیدواریم چنین اتفاقی نیفتد چرا که به غیر از مسائل اقتصادی به مسائل اجتماعی هم فکر می‌کنیم.