
چالش بزر گ عبدالعلی زاده در مواجهه با
اقتصاد دریا محور و بذر عقیم بذرپاش
شاید اگر در دولت سیزدهم ، برای هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور تدبیری اندیشیده میشد، وزیر ناآزمودهای مثل مهرداد بذرپاش مجالی برای اکران عجولانه شوتبلیغاتی «شهرهای ساحلی» پیدا نمیکرد. حالا علی عبدالعلیزاده، وزیر مسکن و شهرسازی دولت اصلاحات مأموریت دارد به عنوان هماهنگ کننده از سوی پزشکیان در راستای عملیاتیسازی بندهای نُهگانه سیاستهای کلی توسعه دریامحور ابلاغی رهبری، قوانین، برنامه ها، فرصت ها و ظرفیتهای کشور را سامان دهد. باید دید او با بذر عقیمی که بذرپاش در قالب شهرهای ساحلی بر پهنه بیدرایتی های دوره وزارتش پاشیده ، چه میکند؟
شاید اگر در دولت سیزدهم، برای هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور تدبیری اندیشیده میشد،وزیر ناآزموده ای مثل مهرداد بذرپاش مجالی برای اکران عجولانه نمایش تبلیغاتی «شهرهای ساحلی» پیدا نمیکرد .
حالا علی عبدالعلیزاده، وزیر مسکن و شهرسازی دولت اصلاحات مأموریت دارد به عنوان هماهنگ کننده از سوی پزشکیان در راستای عملیاتیسازی بندهای نُهگانه سیاستهای کلی توسعه دریامحور ابلاغی رهبری، قوانین، برنامه ها، فرصت ها و ظرفیتهای کشور را سامان دهد. باید دید او با بذر عقیمی که بذرپاش در قالب شهرهای ساحلی بر پهنه بیدرایتی های دوره وزارتش پاشیده چه میکند؟
مع الاسف دیده میشود در پی اعلام سیاستهای کلی از سوی رهبری ، عطش کاذب به دیده شدن و علاقه مفرط به مورد توجه رهبری قرار گرفتن، منجر به درافتادن برخی مسئولان و سیاستگذاران به ورطه رؤیاپردازی و طرح ایدههایی بدون پشتوانه کافی مطالعاتی میشود.
نمایش تبلیغاتی شهرهای جدید ساحلی در دولت سیزدهم با آب و تاب و رنگ و لعاب زیادی توسط وزیر وقت راه و شهرسازی مطرح شد و رفته رفته در همان دولت رو به خاموشی رفت یکی از همین دست موضوعات است.
موضوع اقتصاد دریا محور از مصادیق مورد تاکید رهبری است که متأسفانه در حکمرانی اقتصادی کشور مورد غفلت واقع شده است. اما اینکه در این بخش از اقتصاد با چه برنامه و رویکردی همه ظرفیتهای کشور بکار گرفته شود، نیازمند نگاهی جامع و فراگیر است.
اوایل سال گذشته بود که موجی از تیترها و خبرهای جذاب با مضمون «پیش به سوی 27 شهر جدید ساحلی» در رسانهها بازتاب گستردهای داشت.
به سرعت در 4 استان جنوبی کشور ، 27 نقطه از سوی شرکت عمران شهرهای جدید انتخاب شد. انتخابی عجولانه و فاقد مطالعات لازم فنی و پیوستهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی.
درباره اینکه چرا این بخش از کشور در طول سالیان و در جریان شکلگیری تمدن ایران، هیچگاه واجد سکونت نشده، مطالعهای صورت نگرفت.
وعده داده شد 27 استان کشور که به دریای جنوب متصل نیستند، هر یک صاحب سهمی از 27 شهر ساحلی جدید خواهند بود. اما هیچگاه گفته نشد که این فرصت اقتصاد ساحلی و دریایی جنوب کشور بر چه اساسی و با چه ساز و کاری قرار است بین استانهای کشور تقسیم شود.
معلوم نشد که با کدام منطق و مطالعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قرار است بخشی از سرمایه سرزمینی استانهای جنوبی کشور از آنها منفک شده و به سایر استانها واگذار شود.
مشخص نشد که چندین ده میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز برای احداث این شهرهای جدید، از کجا و چگونه باید تأمین گردد؟
امکان تأمین و میزان مورد نیاز انرژی و تأسیسات زیربنایی این 27 شهر ساحلی، در هیچ سندی درج نشد. درباره ظرفیت جمعیتپذیری و نیز الزامات و ملاحظات هدایتِ بخشی از جمعیت کشور به این شهرها، مطالعهای صورت نگرفت.
شاید قرار بود روزی در تبلیغات انتخاباتی مهرداد بذرپاش، این شعار نقش بندد: معمار تمدن نوین جنوب ایران.
مهرداد بذرپاش رؤیای تمدنسازی در نوار ساحلی جنونی کشور را در سر داشت اما نمیدانست که تمدنها هیچوقت بر رویاها بنا نشدهاند.
هم اکنون اما مسعود پزشکیان، برای هماهنگی در اجرای سیاستهای کلی توسعه دریا محور، عبدالعلیزاده را به عنوان نماینده دولت منصوب کرده تا از این پس، شاهد چنین نمایشهای تبلیغاتی نباشیم.
اقتصاد دریا محور میتواند نقش مهمی درآینده اقتصادی و سیاسی ایران داشته باشد که اگر از ابتدا بدون پشتوانه لازم و کافی مطالعاتی در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فعال شود، این فرصت بینظیر را برای نسلهای آینده به باد خواهد داد و حالا عبدالعلی زاده، مسئولیت بین نسلی سنگینی بر دوش دارد.
حالا علی عبدالعلیزاده، وزیر مسکن و شهرسازی دولت اصلاحات مأموریت دارد به عنوان هماهنگ کننده از سوی پزشکیان در راستای عملیاتیسازی بندهای نُهگانه سیاستهای کلی توسعه دریامحور ابلاغی رهبری، قوانین، برنامه ها، فرصت ها و ظرفیتهای کشور را سامان دهد. باید دید او با بذر عقیمی که بذرپاش در قالب شهرهای ساحلی بر پهنه بیدرایتی های دوره وزارتش پاشیده چه میکند؟
مع الاسف دیده میشود در پی اعلام سیاستهای کلی از سوی رهبری ، عطش کاذب به دیده شدن و علاقه مفرط به مورد توجه رهبری قرار گرفتن، منجر به درافتادن برخی مسئولان و سیاستگذاران به ورطه رؤیاپردازی و طرح ایدههایی بدون پشتوانه کافی مطالعاتی میشود.
نمایش تبلیغاتی شهرهای جدید ساحلی در دولت سیزدهم با آب و تاب و رنگ و لعاب زیادی توسط وزیر وقت راه و شهرسازی مطرح شد و رفته رفته در همان دولت رو به خاموشی رفت یکی از همین دست موضوعات است.
موضوع اقتصاد دریا محور از مصادیق مورد تاکید رهبری است که متأسفانه در حکمرانی اقتصادی کشور مورد غفلت واقع شده است. اما اینکه در این بخش از اقتصاد با چه برنامه و رویکردی همه ظرفیتهای کشور بکار گرفته شود، نیازمند نگاهی جامع و فراگیر است.
اوایل سال گذشته بود که موجی از تیترها و خبرهای جذاب با مضمون «پیش به سوی 27 شهر جدید ساحلی» در رسانهها بازتاب گستردهای داشت.
به سرعت در 4 استان جنوبی کشور ، 27 نقطه از سوی شرکت عمران شهرهای جدید انتخاب شد. انتخابی عجولانه و فاقد مطالعات لازم فنی و پیوستهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی.
درباره اینکه چرا این بخش از کشور در طول سالیان و در جریان شکلگیری تمدن ایران، هیچگاه واجد سکونت نشده، مطالعهای صورت نگرفت.
وعده داده شد 27 استان کشور که به دریای جنوب متصل نیستند، هر یک صاحب سهمی از 27 شهر ساحلی جدید خواهند بود. اما هیچگاه گفته نشد که این فرصت اقتصاد ساحلی و دریایی جنوب کشور بر چه اساسی و با چه ساز و کاری قرار است بین استانهای کشور تقسیم شود.
معلوم نشد که با کدام منطق و مطالعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قرار است بخشی از سرمایه سرزمینی استانهای جنوبی کشور از آنها منفک شده و به سایر استانها واگذار شود.
مشخص نشد که چندین ده میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز برای احداث این شهرهای جدید، از کجا و چگونه باید تأمین گردد؟
امکان تأمین و میزان مورد نیاز انرژی و تأسیسات زیربنایی این 27 شهر ساحلی، در هیچ سندی درج نشد. درباره ظرفیت جمعیتپذیری و نیز الزامات و ملاحظات هدایتِ بخشی از جمعیت کشور به این شهرها، مطالعهای صورت نگرفت.
شاید قرار بود روزی در تبلیغات انتخاباتی مهرداد بذرپاش، این شعار نقش بندد: معمار تمدن نوین جنوب ایران.
مهرداد بذرپاش رؤیای تمدنسازی در نوار ساحلی جنونی کشور را در سر داشت اما نمیدانست که تمدنها هیچوقت بر رویاها بنا نشدهاند.
هم اکنون اما مسعود پزشکیان، برای هماهنگی در اجرای سیاستهای کلی توسعه دریا محور، عبدالعلیزاده را به عنوان نماینده دولت منصوب کرده تا از این پس، شاهد چنین نمایشهای تبلیغاتی نباشیم.
اقتصاد دریا محور میتواند نقش مهمی درآینده اقتصادی و سیاسی ایران داشته باشد که اگر از ابتدا بدون پشتوانه لازم و کافی مطالعاتی در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فعال شود، این فرصت بینظیر را برای نسلهای آینده به باد خواهد داد و حالا عبدالعلی زاده، مسئولیت بین نسلی سنگینی بر دوش دارد.
تیتر خبرها