
عرضه ناکافی شمش آلومینیوم در بورس کالا
نقصهای بازار سنتی موجب شکلگیری بورسهای کالایی در جهان شده است تا براساس عرضه و تقاضا قیمتها تعیین شود و از جولان دلالان و ایجاد بازار سیاه جلوگیری شود. در ایران همچنان عملکرد بورس کالا در بوته نقد است، چراکه هنوز موفق نشده رسالت خود را انجام دهد. در عرضه شمش آلومینیوم، شاهد هستیم که براساس تعیین وزارت صمت باید هفتهای 10 هزار تن برای مصرف صنایع پاییندستی عرضه شود، اما در این مورد کوتاهی میشود و هیچ سازمانی هم پاسخگو نیست. به طوری که وزارت صمت و سازمان حمایت توپ را در زمین یکدیگر میاندازند.
هیچ کس پاسخگو نیست
در همین زمینه هوشنگ گودرزی، رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به خبرگزاری صداوسیما گفت: معاونت معدنی وزارت صمت میزان عرضه شمش آلومینیوم را به عنوان ماده اولیه صنایع پایین دستی تعیین و به بورس اعلام میکند و بورس معمولا این میزان را قبول نمیکند و کف عرضه را تغییر میدهد. به عنوان نمونه معاونت معدنی وزارت صمت عرضه هفتهای ۱۰ هزار تن را اعلام میکند و جالب این است هفتهای ۵ هزار تن عرضه میشود.
وی درخصوص اینکه چه کسی باید پاسخگوی این وضعیت باشد، گفت: معاونت معدنی وزارت صمت میگوید: ما این میزان را تعیین کردهایم، ولی شما باید به سازمان حمایت مراجعه کنید آنها باید کنترل کنند. به سازمان حمایت مراجعه میکنیم میگویند: معاونت معدنی باید به ما نامه بدهد تا بتوانیم این بررسیها را انجام دهیم و این موضوع در یک چرخه باطل میافتد که هیچکس پاسخگوی چگونگی تعیین کف عرضه و چرایی رعایت نشدن آن نیست.
گودرزی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا وظیفه معاونت، صرفا تعیین میزان کف عرضه است، افزود: بله در وهله نخست تعیین میزان عرضه بر عهده معاونت معدنی وزارت صمت است، اما برای پیگیری میزان عرضه و رعایت نشدن آن وقتی به معاونت مراجعه میکنید، شما را به سازمان حمایت ارجاع میدهد و حمایت هم درخواست نامه از معاونت معدنی دارد. در حالی که همگی در یک مجموعه هستند.
ضرورت عرضه به بازار داخل
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به انواع مدیریت در صنایع آلومینیوم اشاره کرد و گفت: مدیریت تولید، عرضه، قیمت و مدیریت مصرف از اجزای تشکیلدهنده این صنعت است که همه این بخشها چالشهایی را در خود دارند.
گودرزی با اشاره به مدیریت تولید صنعت آلومینیوم افزود: در وهله نخست باید میزان تولید شمش آلومینیوم در کشور را بدانیم. به عنوان نمونه اگر سالانه ۷۰۰ هزار تن تولید میکنیم (تولید ۳۵۰ هزار تن در ۶ ماهه نخست امسال) چرا صرفا ۱۳۲ هزار تن به بازارهای داخلی عرضه شده است، در حالی که حداقل نیمی از تولید داخلی باید به بازار عرضه شود و نیم دیگر به سوآپ (معامله پایاپای) و تهاتر اختصاص یابد، این بخشی است که ما میگوییم برای تعیین کف عرضه باید رعایت شود. کف عرضهای که از ۱۰ هزار تن آغاز میشود و درنهایت به ۵ هزار تن در هفته میرسد.
سامانه بهینیاب نیازمند بازنگری
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به مدیریت عرضه در این صنعت اشاره کرد و افزود: سامانهای با عنوان بهینیاب به منظور مدیریت عرضه در وزارت صمت فعال است که در این سامانه همه تولیدکنندگان صنایع پاییندستی نامنویسی کردهاند و با مدارک و مستندات میزان مصرف ماهانه و تولید سالانه خود را ارائه میکنند. بنابراین براساس این اطلاعات سهمیهبندی صورت میگیرد، در حالی که این سامانه قدیمی و ناقص است و به روز نیست.
وی گفت: به عنوان نمونه شرکتی در ماه حدود ۲ هزار و ۴۰۰ تن تولید و فروش دارد و سهمیه خرید از بورس این شرکت در سامانه، ماهانه هزار و ۳۰۰ تن است، اما نمیتواند این میزان را خریداری کند، زیرا عرضه از ابتدا کم است و برای این شرکت سهمیهای باقی نمیماند که بتواند خرید کند.
گودرزی ادامه داد: اگر عرضه به اندازه تقاضا نباشد، بنابراین سهمیهای باقی نمیماند و به جای هزار و ۳۰۰ تن، ۸۰۰ تا هزار تن خریداری میکند و مابه تفاوت این میزان تا تولید برای صنایع پاییندستی از کجا باید تامین شود، بنابراین با وجود این سامانه، یک واسطهگری ایجاد شده که واسطهها کالا را خریداری میکنند و با قیمت بالاتری به فروش میرسانند.
وی ادامه داد: علت اصلی این است که عموما سرمایه در گردش صنایع پاییندستی محدود است و با افزایش تورم، توان خرید یک شرکتی که پارسال ماهانه هزار تن بوده، امسال به دلیل افزایش قیمتها به ۷۰۰ یا ۵۰۰ تن کاهش یافته است.
گودرزی اضافه کرد: از طرفی اعتبارات بانکی به دلیل کنترل تورم بسیار محدود شده، پس تولیدکننده صنایع پاییندستی باید این مواد را در بازار به نرخ دیگری و با موعد ۳ ماهه و ۵ ماهه بخرد. طبیعتا سرمایههای سرگردان جذب این خریدها میشود و این نرخ بالا میرود و درنهایت قیمت تمام شده مواد تولیدی کارخانهها افزایش مییابد و اینها به تورم دامن میزند.
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران گفت: سامانه بهینیاب باید براساس تولید برنامهریزی شود. یعنی بر اساس میزان تولید هر واحد، به آن مواد اولیه تخصیص دهد. (اجازه خرید از بورس کالا را بدهد.)
وی با بیان اینکه کف عرضه باید درست محاسبه و رعایت شود گفت: وقتی عرضه کم و تقاضا زیاد باشد، قیمت افزایش مییابد و شرایط، رقابتی خواهد شد، معنی رقابت این است که شما باید مقدار بیشتری برای مواد اولیه هزینه کنید و درنتیجه قیمت تمامشده بالا میرود.
افزایش رقابت
گودرزی در پاسخ به پرسشی درخصوص فروش اعتباری و نقدی در بورس کالا به درخواست انجمنها گفت: خرید اعتباری خواسته همه انجمنها بوده و هست، اما کاری که بورس کالا انجام میدهد و مورد تایید نیست؛ فروش نقدی را با فروش اعتباری همزمان میگذارد، آن چیزی که ما همیشه متقاضی بودیم این بوده که یک روز اعتباری بگذارید و یک روز نقدی یا اصلا ساعتی را اعتباری و ساعتی را نقدی بگذارید. این مسئلهای است که بورس رعایت نمیکند و دلیلش هم مشخص نیست. در فروش اعتباری آلومینیوم، رقابت بالا میرود. در اینکه فروش اعتباری سه ماهه بخرند و گاهی ۶ ماهه میفروشند، همزمان این نرخ در فروش نقدی هم اثرگذار است و آن را هم گران میکند.
وی ادامه داد: اما در بورس کالا برای شما سهمیه در نظر میگیرند. به عنوان نمونه میگویند شما ۵۰ تن از این کالا میتوانید خرید کنید۲۰ تن از یک نمونه و ۳۰ تن از نمونهای دیگر که در صنایع پاییندستی به این رقابت، مهندسی فروش برای بالا بردن قیمت گفته میشود و مسبب همه اینها را بورس کالا میدانند که چرا قیمت شمش ۹۹ و نیم درصد فلان شرکت با ۹۹ و نیم درصد شرکت دیگر، متفاوت است در حالی که هر دو یک جنس است.
لزوم اولویت تولیدکننده در توزیع مواد اولیه
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران در ادامه به مدیریت توزیع در صنعت آلومینیوم اشاره کرد و گفت: توزیع باید به نحوی باشد که تولیدکنندگان صنایع پاییندستی در اولویت باشند، به جای اینکه از واسطه خریداری کند که آن هم قیمت را افزایش دهد، طبیعتا به دست تولیدکنندگانی که مصرفکننده واقعی شمش هستند برسد، چون آنها به دنبال فروش شمش خام در بازار آزاد نیستند.
هیچ کس پاسخگو نیست
در همین زمینه هوشنگ گودرزی، رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به خبرگزاری صداوسیما گفت: معاونت معدنی وزارت صمت میزان عرضه شمش آلومینیوم را به عنوان ماده اولیه صنایع پایین دستی تعیین و به بورس اعلام میکند و بورس معمولا این میزان را قبول نمیکند و کف عرضه را تغییر میدهد. به عنوان نمونه معاونت معدنی وزارت صمت عرضه هفتهای ۱۰ هزار تن را اعلام میکند و جالب این است هفتهای ۵ هزار تن عرضه میشود.
وی درخصوص اینکه چه کسی باید پاسخگوی این وضعیت باشد، گفت: معاونت معدنی وزارت صمت میگوید: ما این میزان را تعیین کردهایم، ولی شما باید به سازمان حمایت مراجعه کنید آنها باید کنترل کنند. به سازمان حمایت مراجعه میکنیم میگویند: معاونت معدنی باید به ما نامه بدهد تا بتوانیم این بررسیها را انجام دهیم و این موضوع در یک چرخه باطل میافتد که هیچکس پاسخگوی چگونگی تعیین کف عرضه و چرایی رعایت نشدن آن نیست.
گودرزی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا وظیفه معاونت، صرفا تعیین میزان کف عرضه است، افزود: بله در وهله نخست تعیین میزان عرضه بر عهده معاونت معدنی وزارت صمت است، اما برای پیگیری میزان عرضه و رعایت نشدن آن وقتی به معاونت مراجعه میکنید، شما را به سازمان حمایت ارجاع میدهد و حمایت هم درخواست نامه از معاونت معدنی دارد. در حالی که همگی در یک مجموعه هستند.
ضرورت عرضه به بازار داخل
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به انواع مدیریت در صنایع آلومینیوم اشاره کرد و گفت: مدیریت تولید، عرضه، قیمت و مدیریت مصرف از اجزای تشکیلدهنده این صنعت است که همه این بخشها چالشهایی را در خود دارند.
گودرزی با اشاره به مدیریت تولید صنعت آلومینیوم افزود: در وهله نخست باید میزان تولید شمش آلومینیوم در کشور را بدانیم. به عنوان نمونه اگر سالانه ۷۰۰ هزار تن تولید میکنیم (تولید ۳۵۰ هزار تن در ۶ ماهه نخست امسال) چرا صرفا ۱۳۲ هزار تن به بازارهای داخلی عرضه شده است، در حالی که حداقل نیمی از تولید داخلی باید به بازار عرضه شود و نیم دیگر به سوآپ (معامله پایاپای) و تهاتر اختصاص یابد، این بخشی است که ما میگوییم برای تعیین کف عرضه باید رعایت شود. کف عرضهای که از ۱۰ هزار تن آغاز میشود و درنهایت به ۵ هزار تن در هفته میرسد.
سامانه بهینیاب نیازمند بازنگری
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران به مدیریت عرضه در این صنعت اشاره کرد و افزود: سامانهای با عنوان بهینیاب به منظور مدیریت عرضه در وزارت صمت فعال است که در این سامانه همه تولیدکنندگان صنایع پاییندستی نامنویسی کردهاند و با مدارک و مستندات میزان مصرف ماهانه و تولید سالانه خود را ارائه میکنند. بنابراین براساس این اطلاعات سهمیهبندی صورت میگیرد، در حالی که این سامانه قدیمی و ناقص است و به روز نیست.
وی گفت: به عنوان نمونه شرکتی در ماه حدود ۲ هزار و ۴۰۰ تن تولید و فروش دارد و سهمیه خرید از بورس این شرکت در سامانه، ماهانه هزار و ۳۰۰ تن است، اما نمیتواند این میزان را خریداری کند، زیرا عرضه از ابتدا کم است و برای این شرکت سهمیهای باقی نمیماند که بتواند خرید کند.
گودرزی ادامه داد: اگر عرضه به اندازه تقاضا نباشد، بنابراین سهمیهای باقی نمیماند و به جای هزار و ۳۰۰ تن، ۸۰۰ تا هزار تن خریداری میکند و مابه تفاوت این میزان تا تولید برای صنایع پاییندستی از کجا باید تامین شود، بنابراین با وجود این سامانه، یک واسطهگری ایجاد شده که واسطهها کالا را خریداری میکنند و با قیمت بالاتری به فروش میرسانند.
وی ادامه داد: علت اصلی این است که عموما سرمایه در گردش صنایع پاییندستی محدود است و با افزایش تورم، توان خرید یک شرکتی که پارسال ماهانه هزار تن بوده، امسال به دلیل افزایش قیمتها به ۷۰۰ یا ۵۰۰ تن کاهش یافته است.
گودرزی اضافه کرد: از طرفی اعتبارات بانکی به دلیل کنترل تورم بسیار محدود شده، پس تولیدکننده صنایع پاییندستی باید این مواد را در بازار به نرخ دیگری و با موعد ۳ ماهه و ۵ ماهه بخرد. طبیعتا سرمایههای سرگردان جذب این خریدها میشود و این نرخ بالا میرود و درنهایت قیمت تمام شده مواد تولیدی کارخانهها افزایش مییابد و اینها به تورم دامن میزند.
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران گفت: سامانه بهینیاب باید براساس تولید برنامهریزی شود. یعنی بر اساس میزان تولید هر واحد، به آن مواد اولیه تخصیص دهد. (اجازه خرید از بورس کالا را بدهد.)
وی با بیان اینکه کف عرضه باید درست محاسبه و رعایت شود گفت: وقتی عرضه کم و تقاضا زیاد باشد، قیمت افزایش مییابد و شرایط، رقابتی خواهد شد، معنی رقابت این است که شما باید مقدار بیشتری برای مواد اولیه هزینه کنید و درنتیجه قیمت تمامشده بالا میرود.
افزایش رقابت
گودرزی در پاسخ به پرسشی درخصوص فروش اعتباری و نقدی در بورس کالا به درخواست انجمنها گفت: خرید اعتباری خواسته همه انجمنها بوده و هست، اما کاری که بورس کالا انجام میدهد و مورد تایید نیست؛ فروش نقدی را با فروش اعتباری همزمان میگذارد، آن چیزی که ما همیشه متقاضی بودیم این بوده که یک روز اعتباری بگذارید و یک روز نقدی یا اصلا ساعتی را اعتباری و ساعتی را نقدی بگذارید. این مسئلهای است که بورس رعایت نمیکند و دلیلش هم مشخص نیست. در فروش اعتباری آلومینیوم، رقابت بالا میرود. در اینکه فروش اعتباری سه ماهه بخرند و گاهی ۶ ماهه میفروشند، همزمان این نرخ در فروش نقدی هم اثرگذار است و آن را هم گران میکند.
وی ادامه داد: اما در بورس کالا برای شما سهمیه در نظر میگیرند. به عنوان نمونه میگویند شما ۵۰ تن از این کالا میتوانید خرید کنید۲۰ تن از یک نمونه و ۳۰ تن از نمونهای دیگر که در صنایع پاییندستی به این رقابت، مهندسی فروش برای بالا بردن قیمت گفته میشود و مسبب همه اینها را بورس کالا میدانند که چرا قیمت شمش ۹۹ و نیم درصد فلان شرکت با ۹۹ و نیم درصد شرکت دیگر، متفاوت است در حالی که هر دو یک جنس است.
لزوم اولویت تولیدکننده در توزیع مواد اولیه
رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم ایران در ادامه به مدیریت توزیع در صنعت آلومینیوم اشاره کرد و گفت: توزیع باید به نحوی باشد که تولیدکنندگان صنایع پاییندستی در اولویت باشند، به جای اینکه از واسطه خریداری کند که آن هم قیمت را افزایش دهد، طبیعتا به دست تولیدکنندگانی که مصرفکننده واقعی شمش هستند برسد، چون آنها به دنبال فروش شمش خام در بازار آزاد نیستند.