
الگوسازی در بخش مسکن
مهدی هدایت، مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران
پیگیریهای ابلاغیه فروش متری مسکن در بورس، حاکی از آن است که مراحل ابلاغ را سپری میکند. البته باید گفت که طرح فروش متری مسکن درواقع اوراق سلف موازی استاندارد اسلامی بوده که منتظر بخشنامه از جانب سازمان بورس است، تا شهرداری بتواند املاک خود را عرضه کند. درحقیقت همان فروش متری است؛ اما در بازار سرمایه به نام اوراق اسلامی شناخته میشود. اگر مجوز صادر یا بخشنامه ابلاغ شود، پس از یک ماه با توجه به اینکه زیرساخت نخستین پروژه برای ارائه در این قالب آماده است، عرضه انجام میشود.
هدف شهرداری، تصدیگری حوزه مسکن نیست و شهرداری به دنبال الگوسازی بوده است، همچنین در شهر تهران بعضی از این پروژهها به دلیل عدم تأمین مالی متوقف یا نیمکاره رها شده است. شهرداری با ورود به این بخش به دنبال ایفای نقش در اشتغال و جذب منابع خرد مردم (که به سازندگان اعتماد ندارند) برای تولید مسکن استطاعتپذیر است.
پس عرضه مسکن به این شکل اقدام درستی است و ما حامی ارائه املاک در بورس هستیم. اگر ابلاغیه از جانب سازمان بورس صادر شود، شهرداری با تمام ظرفیت در کنار بهرهگیری از منابع خرد مردم، ساختوساز مسکن استطاعتپذیر را فعالتر خواهد کرد.
تعداد بالایی پروژه در قالب اوراق سلف عرضه میشود. برای اجرایی شدن این طرح پروژه هلال احمر به صورت پایلوت معرفی شده است. علاوه بر این بخش خصوصی هم اعلام آمادگی کرده است و میتواند پس از تکمیل تضامین و مقررات بورس ( که مطابق بخشنامه آتی مشخص میشود) در کنار مردم عادی به سمت گسترش مسیر پیشرو فعالیت کند.
معتقدم که مطابق تجربیات ۴۰ دهه گذشته، سودآورترین و مطمئنترین محل سرمایهگذاری در مقایسه با دلار و طلا حوزه مسکن است. دلیلی که مردم تمایلی به سرمایهگذاری در حوزه مسکن ندارند، بیاعتمادی به سازندگان عمومی بوده است. در این مدت هم به این اعتماد خدشه وارد شده است، مردم زیادی از پیشخرید واحد مسکونی در برخی از مناطق آسیبدیدهاند. به همین دلیل خرید مردم با ترس همراه است.
در شهر تهران سازندگان مورد اعتماد مردم محدود هستند، سازندگان دولتی هم که به حد کفایت تولید ندارند. نبود سازندگان مورد اعتماد یکی از موانع تولید مسکن در تهران بوده، اگر مانع تنها از طریق بورس مرتفع میشود، به نظر میرسد با صدور ابلاغیه و همکاریهای صورت گرفته، اتفاقات خوبی در راه است.
در این بین با توجه به رابطه مستقیم عرضه و تقاضا هرچقدر عرضهها مسکن در تهران افزایش پیدا کند، بیشک بر قیمت اثرگذار خواهد بود. از طرفی این منابع بیشتر در مناطق جنوب و مناطقی که مسکن استطاعتپذیر تولید میشود، صرف خواهد شد. اکنون در تهران تنها واحدهایی که در بازار مسکن رونق دارند، مسکنهای استطاعتپذیر هستند و واحدهای تجملی در شرایط فعلی خریداری ندارد. چراکه مردم توان خرید خانه با متری ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان را ندارند.
همچنین در شرایط کنونی آمار صدور پروانه در بافتهای فرسوده دو تا سه برابر شده است. تمام این موارد نمایانگر آن است که در شهر تهران مسکن استطاعتپذیر نیاز است تا خرید آن در توان مردم باشد. پس این دست عرضهها مورد استقبال قرار میگیرد و امیدی هم میان خریداران ایجاد میکند؛ چراکه داشتن ۱۰ متر خانه بهتر از نداشتن آن است، در این حالت امکان افزایش متراژ هم در ادوار مختلف فراهم است تا جایی که فرد صاحبخانه شود.
در حال حاضر قدرت خرید مردم برای خرید خانه در بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای هر متر بوده و شهرداری به دنبال تولید این دست واحدهای مسکونی میرود، جامعه هدف هم مستأجرین تهران هستند. تمام اقداماتی که شهرداری در قرارداد جهاد مسکن انجام میدهد، برای گروه مستأجران است و این افراد با اعداد ۵۰ تا ۶۰ میلیون متری شاید توان خرید خانه را پیدا کنند.
هدف شهرداری، تصدیگری حوزه مسکن نیست و شهرداری به دنبال الگوسازی بوده است، همچنین در شهر تهران بعضی از این پروژهها به دلیل عدم تأمین مالی متوقف یا نیمکاره رها شده است. شهرداری با ورود به این بخش به دنبال ایفای نقش در اشتغال و جذب منابع خرد مردم (که به سازندگان اعتماد ندارند) برای تولید مسکن استطاعتپذیر است.
پس عرضه مسکن به این شکل اقدام درستی است و ما حامی ارائه املاک در بورس هستیم. اگر ابلاغیه از جانب سازمان بورس صادر شود، شهرداری با تمام ظرفیت در کنار بهرهگیری از منابع خرد مردم، ساختوساز مسکن استطاعتپذیر را فعالتر خواهد کرد.
تعداد بالایی پروژه در قالب اوراق سلف عرضه میشود. برای اجرایی شدن این طرح پروژه هلال احمر به صورت پایلوت معرفی شده است. علاوه بر این بخش خصوصی هم اعلام آمادگی کرده است و میتواند پس از تکمیل تضامین و مقررات بورس ( که مطابق بخشنامه آتی مشخص میشود) در کنار مردم عادی به سمت گسترش مسیر پیشرو فعالیت کند.
معتقدم که مطابق تجربیات ۴۰ دهه گذشته، سودآورترین و مطمئنترین محل سرمایهگذاری در مقایسه با دلار و طلا حوزه مسکن است. دلیلی که مردم تمایلی به سرمایهگذاری در حوزه مسکن ندارند، بیاعتمادی به سازندگان عمومی بوده است. در این مدت هم به این اعتماد خدشه وارد شده است، مردم زیادی از پیشخرید واحد مسکونی در برخی از مناطق آسیبدیدهاند. به همین دلیل خرید مردم با ترس همراه است.
در شهر تهران سازندگان مورد اعتماد مردم محدود هستند، سازندگان دولتی هم که به حد کفایت تولید ندارند. نبود سازندگان مورد اعتماد یکی از موانع تولید مسکن در تهران بوده، اگر مانع تنها از طریق بورس مرتفع میشود، به نظر میرسد با صدور ابلاغیه و همکاریهای صورت گرفته، اتفاقات خوبی در راه است.
در این بین با توجه به رابطه مستقیم عرضه و تقاضا هرچقدر عرضهها مسکن در تهران افزایش پیدا کند، بیشک بر قیمت اثرگذار خواهد بود. از طرفی این منابع بیشتر در مناطق جنوب و مناطقی که مسکن استطاعتپذیر تولید میشود، صرف خواهد شد. اکنون در تهران تنها واحدهایی که در بازار مسکن رونق دارند، مسکنهای استطاعتپذیر هستند و واحدهای تجملی در شرایط فعلی خریداری ندارد. چراکه مردم توان خرید خانه با متری ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان را ندارند.
همچنین در شرایط کنونی آمار صدور پروانه در بافتهای فرسوده دو تا سه برابر شده است. تمام این موارد نمایانگر آن است که در شهر تهران مسکن استطاعتپذیر نیاز است تا خرید آن در توان مردم باشد. پس این دست عرضهها مورد استقبال قرار میگیرد و امیدی هم میان خریداران ایجاد میکند؛ چراکه داشتن ۱۰ متر خانه بهتر از نداشتن آن است، در این حالت امکان افزایش متراژ هم در ادوار مختلف فراهم است تا جایی که فرد صاحبخانه شود.
در حال حاضر قدرت خرید مردم برای خرید خانه در بازه قیمتی ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای هر متر بوده و شهرداری به دنبال تولید این دست واحدهای مسکونی میرود، جامعه هدف هم مستأجرین تهران هستند. تمام اقداماتی که شهرداری در قرارداد جهاد مسکن انجام میدهد، برای گروه مستأجران است و این افراد با اعداد ۵۰ تا ۶۰ میلیون متری شاید توان خرید خانه را پیدا کنند.