
بازی هلدینگها در بازار سرمایه
برخی مسئولان رشد بورس را به افزایش سرمایه هلدینگها در چارچوب پیشنهاد کاهش زمان افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی گره زدهاند، در حالی که ملاک ارزندگی، سودآوری بر مبنای دارایی است.
در حال حاضر بازار سرمایه کاملا در کف قیمتی قرار دارد و بسیاری از نمادهای شاخصساز در لاک خود فرو رفتهاند. گویا ماموریت آنها حفظ شاخص کل بورس است و همین موضوع منجر شده تا جریان نقدینگی فقط در نمادهای کوچک و متوسط در گردش باشد و نوسانگیرها از این فضا برای خالی کردن جیب سهامداران کمتجربه استفاده کنند.
در حال حاضر برای پاسخ دادن به این سوال که چرا تجدید ارزیابی اتفاق خوبی برای بازار است، یا چرا هلدینگها پیشقراول این کار شدهاند، باید از نحوه تجدید ارزیابی آگاه بود. در واقع تجدید ارزیابی از چند بخش تشکیلمیشود که شامل زمین و ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات و سرمایهگذاریهای بلندمدت است و از آنجایی که هلدینگها ترکیبی از همه این داراییها را در قالب شرکتهای بورسی و غیربورسی دارند، در تجدید ارزیابی نقش موثری دارند.
قطعا تجدید ارزیابی از محل ماشینآلات و تجهیزات موردنظر سهامداران نیست؛ چرا که کاهش سود میآورد و استهلاک را بالا میبرد. (البته عملکرد را واقعی و عیار شرکتها روشن میکند.) اما در مورد زمین و ساختمان و سرمایهگذاریهای بلندمدت به نظر این حق سهامدار است که هر چند سال یکبار یا حتی هر سال این تجدید ارزیابی را در دارایی شرکتهای خود داشته باشد، اما این موضوع تنها روی شفافیت دارایی شرکت تاثیر میگذارد و به ارزندگی شرکت نمیافزاید.
سودآوری شرکتها تحت تاثیر قیمت فروش
محمدحسن کاکایی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با بازار با تاکید بر اینکه تجدید از محل زمین و ساختمان تنها ارزش داراییهای شرکتها را روی کاغذ افزایش میدهد، گفت: برای نمونه شرکتهایی مانند ایرانخودرو و سایپا هر از چند گاهی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها انجام میدهند تا مشمول ماده ۱۴۱ نشوند، اما در عملکرد شرکت تاثیر مثبتی نمیگذارد، زیرا سودآوری شرکتها تحت تاثیر هزینه تمامشده و قیمت فروش است.
وی با بیان اینکه تجدید ارزیابی دارایی از محل سود انباشته و آورده نقدی به دلیل اینکه مانع از خروج پول از بورس میشود یا نقدینگی برای اجرای پروژهها را تامین میکند در عملکرد شرکتها موثر است، تصریح کرد: به طور قطع شرکتهایی که پروژههایی را در دست اجرا دارند، برای تامین مالی مورد نیاز آن گاهی از افزایش سرمایه استفاده میکنند.
اینکه مدیران با چه میزان دارایی شرکت را به چه سود برسانند اهمیت ویژهای دارد، اما در مورد تجدید هلدینگها دو نکته وجود دارد. افزایش سرمایه هلدینگها یعنی افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارای سرمایهای که برای این شرکتها عمدتا سرمایهگذاریهایی است که انجام شده و اختلاف ارزش تابلو و بهای تمام شده را دارد و در پورتفوی آنها نشسته است.
افزایش سرمایه از محل سرمایهگذاری بلندمدت
همچنین افزایش سرمایه از محل سرمایهگذاری بلندمدت میتواند تقسیم سودهای واهی که ناشی از خرید و فروش سهام و شناسایی سود بوده، کاهش دهد و جلوی خروج پول از شرکت را بگیرد، زیرا این موضوع صرف سرمایهگذاری در جای دیگر میشود و برای هلدینگها بسیار مهم است و میتواند آنها را کمکم در مسیر افزایش سرمایهگذاری سوق دهد که طی این سالها به طور کلی فراموش شده است.
نکته دیگر این است که افزایش سرمایه هلدینگها یعنی ابتدا باید داراییهای زیرمجموعه شفاف روشن و به قیمت شده و سپس هلدینگ تجدید دهد و این افزایش سرمایه از پایین به بالا را برای بازار رقم میزند، از این رو به نظر اتفاق و رویداد مهمی است.
سهامها به کف قیمتی خود رسید
رضا روحی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه برخی از هلدینگها داراییهای زیادی دارند که به نرخ روز محاسبه نشده است، گفت: در حال حاضر بسیاری از سرمایهگذاران نسبت به ارزش دارایی شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها مطلع نیستند. به همین دلیل نمیتوانند معاملات دقیقی داشته باشند.
او با تاکید بر اینکه سهامها در حال حاضر به کف حمایتی خود رسیده است، تصریح کرد: بسیاری از سرمایهگذاران هم اکنون منتظر سیگنالهای مثبت در بورس هستند، زیرا فعلا بازارساز ارادهای برای حرکت مثبت شاخص ندارد، اما این موضوع نمیتواند خیلی طولانی شود و درنهایت بورس میزبان نقدینگیهای جدیدی خواهد شد که به حرکت صعودی شاخص کمک میکند.
همچنین باید توجه داشت که طی سالیان اخیر دولت به سود و کیفیت و مبلغ سود شرکتها نگاه میکرد و برخی فعالان بازار مدعی هستند این سودها دولت را وسوسه میکرد تا شرایط را برای شرکتها از نظر مالیات، عوارض صادرات، نرخ خوراک و... سختتر کند. شرایط واقعی شرکتها باید در سیاستگذاریها مورد توجه قرار بگیرد، زیرا درآمد شرکتها هزینههای سرمایه و هزینه سربار و موارد دیگر را در دل خود دارد و عدم بهروز شدن آنها یعنی رفتن منافع از جیب آیندگان برای دولت.
سخن پایانی
در حال حاضر بورس کاملا در رکود به سر میبرد و بودجه هم تقریبا اثری خنثی یا منفی برای بورس داشته است، به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران و حتی فعالان بورس به تجدید ارزیابی دارایی شرکتها دلخوش کردهاند تا از این طریق وضعیت بورس را کمی شفافتر پیدا کنند. بنابراین در مقطع کنونی باید منتظر سیاستهای کلان دولت در بخش تامین بودجه سال جاری و همچنین چگونگی رویکرد مجلس به بودجه سال آینده بود، چراکه با این وضعیت اگر هزینه تحمیلی به شرکتها افزایش یابد، به طور قطع روند فرسایشی بورس ادامه مییابد.
در حال حاضر بازار سرمایه کاملا در کف قیمتی قرار دارد و بسیاری از نمادهای شاخصساز در لاک خود فرو رفتهاند. گویا ماموریت آنها حفظ شاخص کل بورس است و همین موضوع منجر شده تا جریان نقدینگی فقط در نمادهای کوچک و متوسط در گردش باشد و نوسانگیرها از این فضا برای خالی کردن جیب سهامداران کمتجربه استفاده کنند.
در حال حاضر برای پاسخ دادن به این سوال که چرا تجدید ارزیابی اتفاق خوبی برای بازار است، یا چرا هلدینگها پیشقراول این کار شدهاند، باید از نحوه تجدید ارزیابی آگاه بود. در واقع تجدید ارزیابی از چند بخش تشکیلمیشود که شامل زمین و ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات و سرمایهگذاریهای بلندمدت است و از آنجایی که هلدینگها ترکیبی از همه این داراییها را در قالب شرکتهای بورسی و غیربورسی دارند، در تجدید ارزیابی نقش موثری دارند.
قطعا تجدید ارزیابی از محل ماشینآلات و تجهیزات موردنظر سهامداران نیست؛ چرا که کاهش سود میآورد و استهلاک را بالا میبرد. (البته عملکرد را واقعی و عیار شرکتها روشن میکند.) اما در مورد زمین و ساختمان و سرمایهگذاریهای بلندمدت به نظر این حق سهامدار است که هر چند سال یکبار یا حتی هر سال این تجدید ارزیابی را در دارایی شرکتهای خود داشته باشد، اما این موضوع تنها روی شفافیت دارایی شرکت تاثیر میگذارد و به ارزندگی شرکت نمیافزاید.
سودآوری شرکتها تحت تاثیر قیمت فروش
محمدحسن کاکایی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با بازار با تاکید بر اینکه تجدید از محل زمین و ساختمان تنها ارزش داراییهای شرکتها را روی کاغذ افزایش میدهد، گفت: برای نمونه شرکتهایی مانند ایرانخودرو و سایپا هر از چند گاهی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها انجام میدهند تا مشمول ماده ۱۴۱ نشوند، اما در عملکرد شرکت تاثیر مثبتی نمیگذارد، زیرا سودآوری شرکتها تحت تاثیر هزینه تمامشده و قیمت فروش است.
وی با بیان اینکه تجدید ارزیابی دارایی از محل سود انباشته و آورده نقدی به دلیل اینکه مانع از خروج پول از بورس میشود یا نقدینگی برای اجرای پروژهها را تامین میکند در عملکرد شرکتها موثر است، تصریح کرد: به طور قطع شرکتهایی که پروژههایی را در دست اجرا دارند، برای تامین مالی مورد نیاز آن گاهی از افزایش سرمایه استفاده میکنند.
اینکه مدیران با چه میزان دارایی شرکت را به چه سود برسانند اهمیت ویژهای دارد، اما در مورد تجدید هلدینگها دو نکته وجود دارد. افزایش سرمایه هلدینگها یعنی افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارای سرمایهای که برای این شرکتها عمدتا سرمایهگذاریهایی است که انجام شده و اختلاف ارزش تابلو و بهای تمام شده را دارد و در پورتفوی آنها نشسته است.
افزایش سرمایه از محل سرمایهگذاری بلندمدت
همچنین افزایش سرمایه از محل سرمایهگذاری بلندمدت میتواند تقسیم سودهای واهی که ناشی از خرید و فروش سهام و شناسایی سود بوده، کاهش دهد و جلوی خروج پول از شرکت را بگیرد، زیرا این موضوع صرف سرمایهگذاری در جای دیگر میشود و برای هلدینگها بسیار مهم است و میتواند آنها را کمکم در مسیر افزایش سرمایهگذاری سوق دهد که طی این سالها به طور کلی فراموش شده است.
نکته دیگر این است که افزایش سرمایه هلدینگها یعنی ابتدا باید داراییهای زیرمجموعه شفاف روشن و به قیمت شده و سپس هلدینگ تجدید دهد و این افزایش سرمایه از پایین به بالا را برای بازار رقم میزند، از این رو به نظر اتفاق و رویداد مهمی است.
سهامها به کف قیمتی خود رسید
رضا روحی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه برخی از هلدینگها داراییهای زیادی دارند که به نرخ روز محاسبه نشده است، گفت: در حال حاضر بسیاری از سرمایهگذاران نسبت به ارزش دارایی شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها مطلع نیستند. به همین دلیل نمیتوانند معاملات دقیقی داشته باشند.
او با تاکید بر اینکه سهامها در حال حاضر به کف حمایتی خود رسیده است، تصریح کرد: بسیاری از سرمایهگذاران هم اکنون منتظر سیگنالهای مثبت در بورس هستند، زیرا فعلا بازارساز ارادهای برای حرکت مثبت شاخص ندارد، اما این موضوع نمیتواند خیلی طولانی شود و درنهایت بورس میزبان نقدینگیهای جدیدی خواهد شد که به حرکت صعودی شاخص کمک میکند.
همچنین باید توجه داشت که طی سالیان اخیر دولت به سود و کیفیت و مبلغ سود شرکتها نگاه میکرد و برخی فعالان بازار مدعی هستند این سودها دولت را وسوسه میکرد تا شرایط را برای شرکتها از نظر مالیات، عوارض صادرات، نرخ خوراک و... سختتر کند. شرایط واقعی شرکتها باید در سیاستگذاریها مورد توجه قرار بگیرد، زیرا درآمد شرکتها هزینههای سرمایه و هزینه سربار و موارد دیگر را در دل خود دارد و عدم بهروز شدن آنها یعنی رفتن منافع از جیب آیندگان برای دولت.
سخن پایانی
در حال حاضر بورس کاملا در رکود به سر میبرد و بودجه هم تقریبا اثری خنثی یا منفی برای بورس داشته است، به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران و حتی فعالان بورس به تجدید ارزیابی دارایی شرکتها دلخوش کردهاند تا از این طریق وضعیت بورس را کمی شفافتر پیدا کنند. بنابراین در مقطع کنونی باید منتظر سیاستهای کلان دولت در بخش تامین بودجه سال جاری و همچنین چگونگی رویکرد مجلس به بودجه سال آینده بود، چراکه با این وضعیت اگر هزینه تحمیلی به شرکتها افزایش یابد، به طور قطع روند فرسایشی بورس ادامه مییابد.